تأمل نقادانه بر نظریۀ رؤیا ها

نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقی 

تاریخ انتشار : 11.02.2023

نکتۀ اول :

 

همانطور که ثنویت لازمۀ وحی است ، وحی در نظریۀ رؤیا ها رنگ باخته و از زمینۀ خود خارج شده است و مفهوم باخته است و در یک وحدت الوجود ( کوسموسیسم ) به یک حالت روحی و روانی که معنون به « نجوا» است ، تقلیل داده شده است ، و به همانمگونه و بالتبع مفهوم رسالت نیز با بازی های لفاظانه مفهوم خود را از دست داده است ، زیرا در رسالت این معنی برجسته است که ارسال پیام است از آدرسی به آدرسی و بنابرین خود این عنوان یا این مفهوم که به ( رؤیا های رسولانه ) معنون شده است با محتویات بحث در انطباق نیست، چون زمینۀ طرح این نظریه بر کوسموسیسم ابنتناء دارد و در چنین زمینه ، رسالت مفهوم خود را از دست میدهد و بر این اساس این نظریه با این عنوان چسپ ندارد و لفاظی خسته کننده است و در جهت شکار اذهان ساده و بسیط تلاش ماهرانه است. در این نظریه جای پیامبری را تیاتر و درامه نویسی می گیرد که نقش های گوناگون را یک موجود در شؤن گوناگون اجراء می کند.

نکتۀ دوم :

همیشه عینیت های وحیانی به مظاهر ، مصادیق و واقعیت های در طبیعت اشاره دارند و به صورت واقعی مطرح شده اند، به گونۀ مثال چلنج ادبی قرآنکریم به شعراء و ادباء و خطبای عرب زمان جاهلیت ، و برخی ادعا های ماقبل از تجربه.

  با در نظر داشت تئوری ابطال پذیری ( کارل ریموند پوپر ) اگر یک مورد یافت شود که یکی از ادعا های ماقبل عرصۀ تجربی به صورت تجربی توسط تجربه رد شود در ان صورت ادعا های متافزیکی نیز ساقط می شوند.

نکتۀ ظریف در اینجا این است که گزاره های عینی و متافزیکی ( محکم و متشابه ) در یک بافت واحد قرار دارند و از این جهت است که گزاره های محکم و متشابه همدیگر را توجیه می کنند.

در نظریۀ رؤیا ها گزاره های عینی وجود ندارند و همه گزاره های ذهنی اندکه تلاش دارند خود را بر متن و آموزه های دینی تحمیل کنند و از این ذهنیت به طرف عینیت ( بیان همان ذهنیت مظاهر رؤیائی در قید کلمات ) در علم سایکولوژی جا باز کند و موضوع علم سایکولوژی و هرمنوتیک شود. و تعدد معنی اختیار کند زیرا تعدد معنی در این رویکرد محتوم و قطعی است.

نکتۀ سوم :

چلنج ادبی قرآنکریم ناظر به یک واقعیت تاریخی غیر قابل انکار است ، این چلنج یک واقعیت عینی است یعنی ادعای برتری یک متن در همه ابعاد بر متون دیگر ادبی عصر و زمانش  است و این چلنج برآئینده نیز تعمیم یافته است و تا ختم تاریخ طنین این چلنج مستمر شنیدنی است.

باید خاطر نشان کرد که ادعا ها متافزیکی اشخاص بدون پشتوانه های عینی اند که به کمک قوه و عالم خیال حسی می شوند و در هیئت خیالی ، حسی شکل می گیرند و عالمی از خرافه را شکل و سامان میدهد.

نکتۀ چهارم :

دوره های زندگی پیامبر صلی الله علیه وسلم در دو بخش:

1 ـ دورۀ قبل از بعثت.

2 ـ دورۀ بعد از بعثت ( دورۀ نبوت و رسالت ) با در نظر داشت اینکه خود بعثت یک عینیت تاریخی است.

سؤال اساسی !!!!

چگونه میتوان تشخیص داد که برخی رؤیا ها رسولانه اند؟ و بالتبع ملاک تشخیص چیست؟

با در نظر داشت اینکه قرآنکریم ( به عنوان کتاب در نظریۀ رؤیا ها جایگاه مفهومی ندارد) ، اما واضح و آشکار است که به عنوان یک عینیت تاریخی به صورت مدون در دسترس همه قرار دارد.

سؤال این است که همین عینیت تدوین یافته یعنی قرآنکریم شامل رؤیا های تمام عمر پیامبر صلی الله علیه وسلم است و یا شامل رؤیا های یک برهه و یا یک مقطع خاصی از زندگی ؟

اگر این کتاب مقدس بیانگر رؤیا های همۀ دوران زندگی است ، قانع کننده نیست ، زیر وقایع رؤیائی باید بیشتر باشند .

باز هم سؤال اساسی دیگر ، اینکه چرا تمام رؤیا های زندگی را در بر ندارد؟

باز هم سؤال اساسی دیگر ، این را کی و با چه ملاکی گزینش کرده که برخی رؤیا های  یک دوره از عمر معرف دین باشند و بقیه در معرفت دینی جا نداشته باشند و حذف شوند.

اگر خود پیامبر صلی الله علیه وسلم این گزینش را کرده است ، پس ملاک چیست ؟

نکته پنجم :

بیان نکتۀ چهارم به تعبیر دیگر اینکه : در دورۀ بعد از بعثت ، آیا تمام رؤیا ها در مجموعۀ مدون کتاب قرآنکریم تنظیم شده اند و یا اینکه قرآنکریم شامل برخی رؤیا ها است ؟

اگر کل رؤیا ها شامل قرآنکریم است ، چگونه می توان این ادعا را ثابت کرد؟ یعنی چگونه به اثبات می توان رسانید که کل رؤیا ها شامل کتاب اند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *


8 + = 10