دعاء و منزلت دعاء

 نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقی

تاریخ انتشار : 24.03.2023 مطابق با 02.رمضان المبارک 1444

https://www.youtube.com/watch?v=nVAHxK7kuLU&t=2780s

 

 

دعاء و دعاء کردن لحظه به لحظۀ زندگی یک مسلمان را میسازد ، عنصر و پا پاربن مهم و اهم زندگی فردی و اجتماعی مسلمان است ، دعاء روح را صیقل میدهد واز زنگ زدگی ذهنی رهائی می‌بخشد ، اطمئیان و ثبات را در زندگی متحول و متغییر به بار می آورد و با دعاء دستان نیازمند انسان از رحمت الله تعالی پر می‌گردد ، بخصوص درین شرایط دشوار که ویروس کرونا سایۀ معضل ساز و مرگبار را بر بشریت گسترانده است برای یک مسلمان تمسک به دعاء اهمیت بیشر دارد.

دوکلمات مترادف دیگر برای لغت یا واژۀ دعاء:

1 ـ سؤال

2 ـ قنوت

الدُّعَاءُ ھُوَ الْعِبَادَۃُ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُوْنِیْ اِسْتَجِبْ لَکُمْ ۔ (عن نعمان بن بشیر و انس بن مالک رضی الله عنه )

ترجمه : دعاء عبادت است و فرمان پروردگار تان است.

در ترمذی حدیث دیگری هم روایت شده است به این الفاظ که ( الدعاء مخ العبادۃ ) ، ترجمه آن این است که : دعاء مغز عبادت است ).

قبل از اینکه وارد اصل بحث شویم لازم دانسته می‌شود که به صورت مدخل به بحث از لحاظ لغوی معانی دعاء در چند مورد دریافت گردند و در این مورد به دائره المعارف عربی ـ انگلیسی An Arabic-English Lexicon مراجعه شده است که بنام دانشمندی  بنام  ایدوارد ولیام لین Edward William Lane  در سال 1863 میلادی آنرا ترتیب و تنظیم و تدوین کرده است.

1 ــ دَعَابالشئ دَعْوًا ودَعْوَةً ودُعَاءً ودَعْوَي[عام]

فعل : خواستن ، طلب کردن

2 ـ دَعَااللهَ[عام]

فعل: خواستن و طلب کردن خیر از الله تعالی

3 ـ دَعَالِفُلان[عام]

فعل : در حق کسی دعای خیر کردن ، به کسی منسوب کردن.

4 ـ دَعَاعلي فُلانٍ[عام]

فعل : به کسی دعای بد کردن.

5 ـ دَعَّاءَةُعام]

فعل و اسم مبالغه : یعنی زیاد دعا کردن، ب : انگشت شهادت .

6 ـ دَعَّهُ دَعًّا[عام]

فعل : با بی رحمی کسی را هل دادن که از این آیه مبارکۀ قرآن کریم به فهم می‌رسد فذلك الذي يدع اليتيم

7 ـ دَعَاالطِّيْبُ أَنْفَه[عام]

فعل : وقتی رائحۀ خوش به مشامش رسید ، آنرا طلب کرد و خواست.

8 ـ دَعَاالشَئُ الي كذا[عام]

فعل :احتیاج داشتن ، اقتضاء کردن مثل اینکه : دعت ثیابه ( لباس او کهنه شده است ، اقتضاء دارد که لباس دیگری را بپوشد.

9 ـ دَعَافُلانًا[عام]

فعل : فلان را صدا کردن ، نداء کردن ، فراخواندن.

10 ـ دَعَاالمَيِّتَ[عام]

فعل : با دل گفته‌های بر میت گریه کردن.

11 ـ دَعَابحامد وحامدًا[عام]

فعل : کسی را به حامد مسمی کردن یا کسی را حامد خواندن.

12 ـ دَعَاالي الشَّئ[عام]

فعل : دعوت کردن ، آماده ساختن به کاری ، به کاری مجبور کردن.

13 ـ دَعَاالي القِتالِ[عام]

فعل : به جنگ و قتال تشویق و ترغیب کردن.

14 ـ دَعَاالي الصَّلوَة[عام]

فعل : ترغیب و تشویق کردن به نماز.

15 ـ دَعَاالي الدّيِن والمَذْهب[عام]

فعل : فراخواندن و ترغیب کردن به دین و مذهبی.

16 ـ دَعَاالى فُلان[عام]

فعل : به نزد کسی بردن.

17 ـ دَعَاالقَومَ دُعاءً ودَعْوَةً ومَدْعَاةً[عام]

فعل : به صرف غذا دعوت دادن.

18ـ اسْتَدْعَاهُ[عام]

فعل : دعوت کردن ، طلب کردن ، خواستن ، التماس کردن ، اقتضاء کردن ، دعا کردن ، لازم دانستن ، استدعا کردن.

19 ـ دُعَاءُ[عام]

اسم : قولی که به آن الله تعالی خوانده می شود و صدا زده می شود ، دعا ، جمع آن ادعیه است.

20 ـ لِبَني فُلانٍ الدَّعْوَةُ علي غَيْرِهم[عام

اسم: برای گرفتن عطیه با مردم فلان قبیله دعا آغاز می شود ، جمع دعوات .

21 ـ أَدَّعَي في الحَرْب[عام]

فعل : در جنگ نسب خود را بیان کردن.

22 : أَدَّعَي الشئَ[عام]

فعل : میل کردن ، خواهش کردن ، از خود کردن ، دعوی چیزی را داشتن که ازآن اوست. در رفتار و کردار چیزی را برای خود ثابت کردن .

دعا در سه حالت متفاوت سه معنی متفاوت دیگر نیزداردکه حسب ذیل اند:

الف : دعا یا طلب مرتبۀ ادنی از مرتبۀ اعلی باشد در معنی خودش یعنی دعا یا طلب است.

ب : اگر این طلب از مرتبۀ اعلی باشد که از مرتبۀ ادنی می‌خواهد در این صورت معنی آن امر است.

ج : اگر طلب و خواست هم مرتبه از هم مرتبه باشد درین صورت معنی دعا التماس خوانده می‌شود .

جایگاه دعا بین بی‌نیازی الله تعالی و نیازمندی انسان است یعنی دعا در رابطه با بی نیازی الله تعالی و نیازمندی انسان مطرح است یا در رابطه با غنی مطلق الله تعالی و فقر انسان مطرح است.

قنوت هم معنی دعاء است که خضوع و خشوع ، ثبات و پایداری و فرمانبرداری را نیز در خود دارد .

ما بحث را در اول از دو حدیث مبارک آغاز کردیم.

حدیث مبارک دومی ازنظر علماء حدیث از نظر معنی درست دانسته شده و اما از لحاظ اسناد غریب دانسته شده است.

با در نظر داشت این دو حدیث مبارک به این نتیجه می‌رسیم که :

ا ـ دعاء نوعی عبادت در شکل طلب و خواست و سؤال است که جواب در پی دارد.

2 ـ دعا به معنی مغز عبادت به این مفهوم است که عبادت بدون دعاء بی روح و بی جان است یا به عبارۀ دیگر خاستگاه دعاء امکاناتی اند که انسان در آن قرار دارد و یا در یک تحول و تغییر در آن امکانات قرار می‌گیرد که به ناتوانائی هایش آگاه است و به قدرت و سیطرۀ الله تعالی باور و یقین دارد و با این آ گاهی دوسویه است که انسان در چه موار ناتوان است و در چه جاها توانائی های محدود دارد دعاء صورت می‌گیرد و این یعنی عبادتی پرمغز و پرمعنی سر شار از آگاهی دوسویۀ انسان در رابطۀ انسان و الله تعالی.

برخی از فلاسفه برین باوراند که سرنوشت تعیین شده تغییر ناپذیر است پس دعاء کاریست که توجیه ندارد بطور مثال تیوری برده‌داری راکه ارسطو از افلاطون گرفته و آن اینکه برخی بطور طبیعی آزاد آفریده شده‌اند برخی بطور طبیعی برده آفریده شده‌اند یعنی اینکه سرنوشت یک شخص رابطۀ بلافصل با هستی وجودی آن شخص دارد و این بدان معنی که هرکس به آن جایگاهی که برایش مقرر است در حرکت است . و برخی ادیان و برخی از نحله های تصوف که از آن ادیان متأثر شده‌اند برین باوراند که خواستن و یا طلب کردن از الله تعالی ضرورت نیست و صرف تحمید یعنی حمد و ثناء اکتفاء می‌کند چونکه الله تعالی از ضرورت‌های بنده هایش آگاه است و اعطاء آن‌ها مشروط به طلب و خواستن بنده ها نیست.

اما اگر با دقت به انسان و رابطه‌های وجودی انسان نظر انداخته شود این حقیق به فهم می‌رسد که امکانات که بشر هم از لحاظ کوینی و هم از لحاظ

این دیدگاه تا حدی درست است که شأن کریمی الله تعالی منحصر به خواست انسان‌ها نیست بلکه در دعا ها انسان با در نظر داشت توانائی ها و عم توانائی هایش در رابطه با پیرامون و محیط اش و حصر و محدودیت هایش و امکاناتش و در رابطه با الله تعالی و همۀ مخلوقات خود را و رابطه هایش را تعریف می‌کند که این خود حصول علم و یا تلاش برای حصول علم و دانش است.

اگر با دقت به انسان و رابطه‌های وجودی انسان هم در تکوین و هم در رفتار فردی و اجتماعی و اکتساب و یا قرار گرفتن در امکانات که در مجموع انسان را از نظر تکوین و تجارب زیستۀ تاریخی تعریف می‌کنند نظر انداخته شود این حقیقت به فهم می‌رسد که امکانات که بشر هم از لحاظ تکوینی و هم از لحاظ تجارب زیستۀ تاریخی میدان جولان زندگی بشر یا انسان است که حدو و حدود آن به خود نسان معلوم و شکار نیست .

این امکانات در اصطلاح دینی همان مقدرات الله تعالی اند و قرار گرفتن از امکانی در امکانی دیگر تغییرات و تحولات زندگی بشر است و یا به تعبیر دینی از تقدیری به تقدیر دیگر رفتن است و یا قرار گرفتن است .

با در نظر داشت شرایط تکوینی و شرایط اجتماعی انسان خواهان قرار گرفتن در امکان خوب ، خوبتر و خوبترین است و گیر نیفتادن در امکانات بد و زحمت زا است برخی اوقاتی اند که انسان به اثر عدم توانائی ، عدم دانش و بصیرت و بر اثر امکاناتی که تحرک و حرکت انسان‌ها را به طرف قرار گرفتن در امکانات خوب و خوخوبتر و خوبترین سلب می‌کنند و مانع می‌شوند ، امکان دعاء میدان وسیعی عرصۀ ظهور معنوی انسان است که و درین میدان است که رحمت پروردگار عالمیان نازل می‌شود و در زندگی انسان نقش بازی می‌کند و از یک امکان به امکان دیگر و یا از یک تقدیر به تقدیر دیگر انسان را قرار میدهد و درین جا به این نتیجه می‌رسیم که القاء به صورت عام ( نوعی وحی که به همه انسان‌ها ها عام است ) ، الهام که به اولیاء الله تعالی مختص است و بالاترین نوع وحی که مختص پیامبران گرامی علیهم السلام و الصلاه است هم نقش مشخص و برجسته دارند .

دعآء در دین مقدس اسلام صرف خواستن و طلب کردن نیست ، دعاء خود جزء اساسی دین مقدس اسلام است ، دعاء در دین مقدس اسلام به سیستم اخلاقی و حقوقی و سیستم تعلیمی رابطۀ ناگسستنی دارد و از این جهت است که اکثر دعاها به پیامبران گرامی علیهم السلام از جانب الله تعالی یاد داده شده‌اند که در امت هایشان آن دعا ها را آشکار ساخته‌اند.

قرآنکریم آخرین کتاب و حی از جانب الله تعالی و جامع تمام جریان وحیانی تاریخ بشر دعاهای بسیاری را در مقاطع و برهه های مختلف زندگی انسان به ما یاد میدهد و هم در تعلیمات رسول الله صلی الله علیه و سلم دعا های مسنون وجود دارند که ورد آن‌ها و تمسک به آن‌ها به انسان آگاهی میدهند ، انسان را به توحید فرامی خوانند و درس‌های اخلاقی و حقوقی براساس توحید را در بردارند.

اثرات دعا ها در زندگی انسان :

1 ـ زندگی آگاهانه از توانائی ها و ناتوانائی انسان.

2 ـ آگاهی از اینکه انسان موجود آزاد است.

3 ـ متمسک بودن به جبر های اخلاقی در تشریع و قانون

4 ـ صبر و تحمل .

5 ـ رضایت الله تعالی و بنده از همدیگر.

6 ـ ظهور رحمت الله تعالی در زندگی انسان که همان مَحبت است و آنچه را الله تعالی خیر بندۀ خود می‌داند به بنده اش اعطاء می کند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *


6 − = 0