بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ

کثرت گرائی در تفکر اسلامی

بخش پنجم

منبع و مأخذ : تدبرالقرآن اثر تفسیری مولانا امین احسن اصلاحی

نویسنده و مترجم : عبدالبصیر صهیب صدیقی

تاریخ نشر: 03.04.2023

ضرورت این بود بر نظمی در قرآنکریم ترکیز شود و نشان داده شود که هر قرأت کنندۀ صاف ذهن به آواز دل انرا فهم کند ولاکن چنین نشد و تلاش‌ها در اثبات نظم در قرآنکریم به یأس مبدل شدند و مردم تلاش نظم در قرآنکریم را مصداق کوه کندن ، جانکندن فهم کردند.

در این راه از همه اولتر سعادت تلاش کامیاب از آن استادم مولانا حمیدالدین فراهی رحمه الله علیه بود ، مولانا بیشک دلایلی متعددی در این زمینه ارائه داد و تفسیر سوره‌های متعدد را راقم شد که با مطلعۀ تفاسیر این سوره‌های مبارک معلوم می‌شود که هر سوره در نهایت درجه پیکرۀ دل انگیز حسن و نظم است .

بر دلائل نظم در قرآنکریم رسالۀ مولانا حمیدالدین فراهی معنون به ( دلائل النظام ) که تا حال ( مربوط به زمانی است که مولانا امین احسن اصلاحی آنرا خاطر نشان می‌سازد ) منتشر و شایع نشده است و لاکن اجزای از تفسیر مولانا حمید الدین فراهی رحمه الله علیه و مقدمۀ تفسیرش به هردو لسان عربی و اردو به چاپ سیده اند و شایع شده اند.

اگر شخص ذهین و منصف آن‌ها را مطالعه کند به اعتراف دو مسأله ناگزیر خواهد بود:

1 ـ انکار نظم در قرآنکریم ظلم بزرگی بر قرآنکریم است.

2 ـ گنجینۀ معارف و حکمت‌های قرآنکریم در حقیقت نهفته در نظم آن است.

اگر به مولانا حمیدالدین فراهی رحمه الله علیه مهلت داده می‌شد ( وفات نمی‌کرد و اجلش سر نمی رسید ) و تفسیرش را مطابق اصولش تکمیل می‌کرد سندی می‌بود که حجت را بر علیه منکرین نظم در قرآنکریم قایم می کرد. این محرومی ماست که حصۀ کمی از تفسیر مولانا حمید الدین فراهی رحمه الله علیه به رشته تحریر در آمده است ، بخصوص که تفسیر سوره‌های بزرگ ناتمام باقی ماند.

این امر در دل شک را بوجود می‌آورد و آن اینکه شاید مولانا آنگونه مؤفقیت را که در تفسیر سوره‌های خورد و کوچک بدست آورده بود ، در سوره‌ها بزرگ محلی از اعراب نداشت یعنی اینکه توانائی نشان دادن نظم در سوره‌های بزرگ را نداشت.

بدون شک مشکلاتی که از نگاه نظم در سوره‌های بزرگ چون سورۀ مبارکۀ البقره و سورۀ مبارکۀ آلعمران وجود دارند در سوره‌های مبارکۀ خورد و کوتاه وجود ندارند ، بخصوص که سورۀ مبارکۀ البقره مجموعۀ مشکلات همت شکن و طاقت فرسا است و من با این فهم و فکر ، زمانیکه به کار تفسیر آغاز کردم ، از تفسیرسورۀ مبارکۀ الفاتحه آغاز کردم که اگر با توفیق الله تعالی مؤفقیتی در رفع مشکلات سوره‌های مبارکۀ البقره و آلعمران نصیبم گردد ، این مؤفقیتی خواهد بود که در دور کردن تردد مردم خیلی مؤثر خواهد بود.

اینکه تا چه حد مؤفق بوده‌ام ، اندازۀ حد مؤفقیت را کسی می‌تواند که این تفسیر را مطالعه می‌کند ، آنچه را من راقم آن هستم و عرض می‌کنم این است که در هیچ مقامی دست به ساخت مصنوعی حرف و حدیث نزده ام ( ایجاد فهم مصنوعی نبوده است ) بلکه آنچه را رقم زده‌ام ذهن و ضمیرم کاملاً بر آن مطمئین است.

دو امکان وجود دارد که آنهارا برای خود عیب نمی‌دانم و اینکه :

1 ـ عقل من زمانیکه در فهم موضوعی نارسائی داشته و از فهم موضوع عاجز مانده ام.

2 ـ و یا در باز کردن و گشودن گرهی قلمم نارسائی داشته و نتوانسته که مرا کمک کند و موضوع ناتمام مانده است.

دو سؤال و پاسخ به آن‌ها :

برخی کسانیکه به قدر و قیمت نظم نمی‌فهمند و آگاهی از آن‌ها ندارند بطور عموم در حین گفتگو دو سؤال را مطرح می‌سازند :

1 ـ یک ، اگر نظمی هم درکار باشد حیثیت آن به حیث نکات و لطایف است و فهم قرآنکریم منحصر به آن نیست ، پس به این شدٌ و مد ضرورت ترکیز کردن بر آن چیست ؟

2 ـ اگر در قرانکریم نظم است ، پس این‌قدر مخفی چرا ؟ ، چرا اینگونه مخفی و پوشیده است که خال خال افراد در پی بردن به آن شاهد کامیابی را در آغوش می‌گیرند و آن هم پس از سالها جان کندن و سوختاندن دماغ ؟

اینجا مختصر به جواب آن دو سؤال می پردازم و کوتاه عرض میدارم که :

قدر و قیمت نظم :

در رابطه با‌ نظم این اندیشه بالکل غلط و نادرست که آنرا محض چیزی از لطایف علمی به حساب آورد که از نقطه نظر اصل مقاصد و اهداف قرآنکریم قدر و قیمت خاصی ندارد .

در نزد ما اصل قدر و قیمت نظم این است که به علوم قرآنکریم و حکمت قرآنکریم اگر رسائی ممکن است تنها بواسطۀ نظم ممکن است ، اگر کسی بدون درنظر داشت نظم و رهنمائی نظم ، قرآنکریم را بخواند زیادتر حاصلش و دست آوردش برخی احکام منفرد و همین گونه برخی هدایات مفرد خواهد بود.

اگرچه احکام منفرد و هدایات مفرد یک کتاب اعلی و بزرگ و عظیم هم دارای قدر و قیمت بزرگ و ارزش زیادی اند ، و لاکن زمین و آسمان فرق است بین اینکه در طبابت ، از مفردات کتابی اثرات چند نبات طبی را معلوم و مشخص کرد و یا طبیب حاذقی که از ترکیب آن نباتات نسخۀ مؤثری را بسازد و به علاج مرضی بپردازد.

مساله جاتی ( موادی ) که در تعمیر کردن و برپا ساختن تاج محل بکار گرفته شده اند در عمارات گوناگون در جهان هم بکار گرفته شده اند ، اما تاج محل در نوع خود یگانه است .

بلا تشبیه ، یعنی ا ینکه قرآنکریم از الفاظ و فقره ها ترکیب یافته که بدون شک عربی است یعنی به لغت عربی و زبان عربی متعلق است لاکن ترتیب لاهوتی به آن کمال و جمالی را اعطاء کرده است که در زمین چیزی در برابر آن سر بلند کرده نمی‌تواند و همتراز آن شده نمی تواند.

همیگونه که شجره النسب در خانواده‌ها است ، به همینگونه شجره النسب نیکی ها و بدی‌ها است . برخی اوقات یک نیکی را ما ، یک نیکی معمولی و عادی میدانیم حال آنکه تعلق آن به خانوادۀ از نیکی هاست که آن خانواده سرچشمۀ نیکی های بزرگ و عمده است ، به همینگونه یک بدی را یک بدی معمولی و عادی فهم می‌کنیم در حالیکه با بدی‌های نسبت و تعلق دارد و در یک کتگوری قرار می‌گیرد که زایندۀ تمام امراض مهلک است.

کسی که در تلاش فهمیدن دین بر اساس حکمت است ضروری است که باید از تمام مراحل و مراتب خیر و شر وقوف داشته باشد ورنه محتمل است که نشانۀ مرض دق را نشانۀ بیماری نزله فهم کند.

فهم اجزای کلام راه به پی بردن حکمت قرآنکریم نمی‌برد بلکه فهم نطم در کلام است که فهم حکمت‌های قرآنکریم را ممکن و میسر می گرداند. اگر کسی از جدا جدا از آیات متبرک یک سورۀ مبارکه واقف باشد و لاکن از نظم حکیمانۀ آیات مبارک سوره واقف نباشد هیچ‌گاه به حکمت در قرآنکریم پی نخواهد برد .

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *


− 5 = 4