نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقی
بخش اول
آنگاه که حرف و حدیث ها پس از 9 دور مذاکرات نفس گیر و تلاشهای هئیت مذاکره کنندۀ امریکائی به رهبری زلمی خلیل زاد نمایندۀ و فرستادۀ وزارت خارجۀ آمریکا و طالبان در دوحه ، برین متمرکز بود که در ظرف ساعات آینده و یا هم یکی دوروز توافق نامۀ صلح بین ایالات متحدۀ آمریکا و طالبان با حضور برخی دپلوماتان ممالک ذینفع و ذی علاقه به صلح ،در افغانستان به امضاء میرسد ، آشفتگی های سیاسی در افغانستان که زادۀ زمان و دوران مذاکرات صلح دوحه بود برخی از سیاستمداران در وفق با شرایط جدید آمادگی میگرفتند و نفسهای برخی از سیاست مدارانی که از آشفتگی بازار سیاست در افغانستان همیشه به فکر کامجوئی بودند و از همکاری و همسوئی پرزه جات مستعمل و پرت شدۀ تنظیم های جهادی که بازیگران اصلی سیاست و مقاومت و مبارزه در دوران حاکمیت نامشروع حزب دیموکراتیک خلق و در زمان تجاوز اتحاد جماهیر شوروی بودند، مشروعیت کسب کردهاند ، به شماره افتاده بود و نفس زنان شاید چشمهایشان به نتایج مذاکرات و توافق نامۀ صلح دوخته شده بودند ، نتایجی که با عدم آگاهی دقیق از مواد توافق نامۀ صلح ، چندان به میل و مزاق شان برابر نبود و بنابرین برای ابقاء و حضور مستمر در میدان سیاست بر طبل انتخابات می کوبیدند. درین بحبوحه بود که ریئس جمهوری ایالات متحدۀ آمریکا آقای دونالد ترامپ مذاکرات صلح دوحه را در فاز امضاء آن به حالت تعلیق درآورد و این تعلیق انقطاع را مطبوعات داخلی و خارجی گونۀ شکست مذاکرات صلح تلقی کردند و صدای طبل انتخابات بلند و بلند تر شد سرانجام انتخابات راه افتاد و به سر رسید اما بازهم چون گذشته ها انتخابات پر از تقلب و تخلف و بدین جهت عدۀ از تحلیلگران کار صلح را در افغانستان صعب و مشکل ارزیابی کردند وعدۀ هم بر عکس ، انتخابات را با وجود خصایص تقلب و تخلف و عدم اقناع سیاست مداران در افغانستان که حاضر در صحنه اند ، برای صلح مفید میدانند زیرا در این صورت حکومت مؤقت یا عبوری بهترین گزینه است و طالبان میتوانند به زودترین فرصت به آن ادارۀ مؤقت به یک آتش بس فوری برسند که این آتش بس فوری خواست همۀ کسانی است که در افغانستان به صلح میاندیشند و اگر نتیجۀ انتخابات پر از تقلب و تخلف باشد و ایجاد بحران کند ، این بحران گذرا خواهد بود زیر آرایش های جدی سیاسی را در جامعه برای مهار بحران سبب خواهد شد که باز هم فکر میشود که نما و مظهر این مهار بحران ، ایجاد ادرارۀ مؤقت یا حکومت مؤقت خواهد بود که شرکت طالبان را هم مجال میدهد ( اما این مجال حضور در یک تنوع سیاسی خواهد بود و نه به شکل ایستیلاء) و این جاست که در یک تنوع سیاسی طالبان چانس ظهور می یابند و بهانههای جنگ ، انفجار و انتحار را طالبان در عمل از ست میدهند و جزء یک کثرتگرائی یا پلورالیزم سیاسی منطبق به قانون اساسی خواهند شد و به این جزئیت در چهارچوب قانون ساسی تن خواهند داد.
اما به درازی این قصه که:
بعد از آن هئیت مذاکره کنندۀ طالبان با اسفاری به روسیه ، چین و پاکستان و ترکیز بر یک صلح دوامدار در افغانستان و منطقه و شروع مجددمذاکرات صلح، باز باردیگر انتظارات برای اختتام تعلیق مذاکرات صلح بین هئیت های مذاکره کنندۀ ایالات متحدۀ آمریکا و طالبان ، شگوفه و گل کرده است و انکشافات سیاسی چنان نشان میدهند که مذاکرات صلح از سر گرفته خواهد و به نتیجۀ خواهد انجامید که تراضی منطقه ئی و جهانی را در بر خواهد داشت و بدون این تراضی کار صلح در افغانستان صعب و دشوار است که به سامان آید.
قبل از اینکه به انکشافات منطقه ئی گذر و مروری داشته باشیم و از متن حوادث و رویداد های سیاسی و نظامی در منطقه ، نظری دقیق بر صلح در افغانستان داشته باشیم ، لازمی وضروری است که بر چارچوب طرح شدۀ صلح در افغانستان ، در سیاست خارجی ایالات متحدۀ آمریکا نه چندان دور بلکه خیلی نزدیک به عقب نظر انداخته شود تا منطق صلح و تلاشهای صلح در افغانستان واضح و روشن ساخته شود و آن اینکه:
مناسبات استراتیژیک آمریکا در منطقۀ آسیای جنوبی و خلیج فارس با وجود فراز و نشیب ها در سیاستهای خارجی ایالات متحدۀ آمریکا و پاکستان ، اقتضاء آنرا دارد که دوست و متحد همدیگر باشند طوریکه گذشته نشان داده است و اکنون هم در سیاست خارجی هردو کشور بر این دوستی ترکیز میشود وبه طور تاریخی میتوان گفت که یکی از پایههای محکم سیاست خارجی پاکستان دوستی با ایالات متحدۀ مریکا است که در مناسبات خارجی پاکستان به خط درشت نوشته شد است.
با در نظر داشت این اصل دوستی آمریکا و پکستان و موقیعت جئوستراتیژیک پاکستان ، چنان به نظر میرسد که صلح در افغانستان با تضمین منافع اقتصادی پاکستان شکل و محتوا داده میشود و که هم در دکتورین سیاسی سیاست مداران ایالات متحدۀ آمریکا و هم در عمل و پرکتیک در منطقه نشانی از آن میتوان داد که بدین شرح است:
ژنرال ژوزف. اف .دونفورد Gen Joseph F. Dunford Jr رئیس تفنگداران دریائی ایالات متحدۀ آمریکا ، وقتی به سمت ریاست ستاد ارتش ایالات متحدۀ آمریکا نامزد شد تا جنرال مارتین دیمپسی Gen.Martin.E.Dempsey را تعویض کند ، برای گرفتن تأئید مجلس سنای آمریکا ، به مجلس سنای آمریکا حاضر شد و سه ساعت در کمیتۀ نیرو های مسلح سنای آمریکا حضور داشت که در مورد صلح در افغانستان سیاستهایش قابل غور و دقت است که خلاصۀ آنرا در قید شماره ذکر می کنیم:
1 ـ همکاریهای ایالات متحدۀ آمریکا و پاکستان ی وانند صلح و ثبات را در افغانستان تضمین نند.
2 ـ استمرار مبارزه برضد داعش در چوکات همکاریهای ایالات متحده و ایتلاف تحت رهبری آن و دولت افغانستان.
3 ـ تأکید بر نقش شرکای منطقه ئی برای یک افغانستان با ثبات و دیموکراتیک.
4 ـ استمرار بر تقویت و استحکام روابط بین پاکستان و افغانستان.
5 ـ اهمیت دادن به روابط مستحکم ، مثبت و با ثبات بین پاکستان و هند.
6 ـ با اهمیت دانستن روابط دوستانه ایالات متحدۀ آمریکا و پاکستان در رابطه با امنیت ملی ایالات متحدۀ امریکا.
7 ـ ضرورت همکاری ایالات متحدۀ آمریکا به پاکستان تا سازمان های تروریستی القاعده ، داعش در منطقه نابود شوند.
8 ـ حمایت از ثبات در پاکستان تا به صلح و ثبات در افغانستان رسید.
9 ـ همکاریهای نظامی آمریکا با پاکستان ثبات را در منطقه بالا می برد.
https://www.dawn.com/news/1193686/us-general-explains-key-american-interests-in-pakistan
با در نظر داشت این 9 مورد بطور خلاصه میتوان گفت که صلح در افغانستان از دید و نگاه منطقه ئی در سه کتگوری تنظیم میشود که عبارتند از :
1 ـ تراضی بین حکومت و مخالفین مسلح یعنی طالبان و جای گرفتن طالبان در یکتنوع سیاسی منطبق با قانون اساسی افغانستان و ایجاد تعادل در منافع پاکستان و هند در منطقه.
2 ـ ایجاد روابط مثبت و مؤثر بهخصوص در ساحۀ اقتصادی و تجارت بین افغانستان و پاکستان.
3 ـ بهتر شدن و دوستانه شدن روابط بین پاکستان و هند و یا حد اقل تقلیل و کاهش در تنشهای بین هند و پاکستان.
به صورت عملی میتوان یکی از تلاشهای آمریکارا در مورد تقلیل و کاهش بخشیدن در جهت صلح در افغانستان در یک تبادلۀ زندانیان ، رهائی انجنیران هندی بود که در حاشیۀ تعلیق مذاکرات صلح دوحه در اسلام آباد بین نمایندگان طالبان و زلمی خلیلزاد رئیس هئیت مذاکره کنندۀ ایالات متحدۀ آمریکا توافق و عملی شد.
ادامه دارد………