نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقیKh. IM

بخش سوم

تاریخ انتشار : 24.10.2019

با وجود دلایل موجه برای صلح در افغانستان که در بخش اول و دوم این عنوان از آن‌ها تذکر به عمل آمد و باوجود اقدام عملی درشکل 9 دور مذاکرات بین هئیت امریکائی به رهبری زلمی خلیلزاد و هئیت طالبان به رهبری ملا برادر ، با تویتی از رئیس جمهوری آمریکا آقای ترامپ به انقطاع و تعلیق آورده شد.

در 7.09.2019 رئیس جمهوری آقای ترامپ ملاقات های جداگانه با طالبان و رئیس جمهوری افغانستان آقای اشرف غنی را که قرار بود در کمپ دوید صورت گیرند ذریعۀ تویتی لغو اعلام کرد و بلافاصله دو روز بعد یعنی در 09.09.2019 مذاکرات با طالبان را و امضاء توافق نامۀ صلح را که بر اساس تلاش‌های 9 دور مذاکرات بین هئیت مذاکره کنندۀ ایالات متحدۀ آمریکا به رهبری زلمی خلیل زاد و هئیت طالبان در دوحه پایتخت قطر ترتیب شده بود به تعلیق در آورد و جهانیان که چشم براه امضاء موافقت نامۀ صلح بودند بیدون انتظاری با انقطاعی مواجه شدند .

توجیه این دو واقعۀ غیر منتظره همان انفجار 5 سپتامبر 2019 در کابل بود بود که در نتیجۀ آن یک افسر عالیرتبۀ امریکائی جان خود را از دست داد و رئیس جمهوری آمریکا آقای ترامپ این انفجار را بر استمراریت خوشونت طالبان دلیل گرفت و از امضاء توافق نامۀ صلح با طالبان در این برهۀ از زمان امتناع ورزید . گرچه معاهدۀ یا توافقنامۀ صلح به امضاء نرسید اما هیچ‌گاه چنین استدلال نشد که ضرورت صلح در افغانستان منتفی است بلکه از طرف ادارات مسؤل امریکائی و جامعۀ جهانی شرط رسیدن به صلح را تغییر در رویکرد طالبان از خوشونت به طرف روحیۀ آشتی جویانه دانستند.

از همان آغاز یعنی اولین دور مذاکرات در 2018 در دوحه مذاکرات صلح بین امریکائیان و طالبان چهار جزء اساسی مرتبط به هم را ، در خود جا داد که عبارتند از :

1 ـ طالبان برای مبارزه بر ضد تروریزم و گسست شانرا از سازمان های تروریستی چون القاعده تضمین دهند.

2 ـ خروج نیرو های خارجی از افغانستان.

3 ـ آتش بس.

4 ـ دیالوگ بین الافغانی.

مهم‌ترین و تهدابی ترین جزء که همان جزء اول است از همان آغاز طالبان خود را به چنین تضمینی آماده نشان دادند .

جزء دوم هم در پرنسپ مختوم شده بود و تنها بحث‌ها بر میکانیزم خروج متمرکز بود که وقت و زمان بیشتر را به خود اختصاص داده بود و سر انجام آن در متن توافق نامه از ابهام بدر شده بود و اما دو موضوع دیگر یعنی جز 3 و 4 که همان آتش بس و دیالوگ بین الافغانی اند در کلیات ترسم شده‌اند و اما در جزئیات در طی یک پروسه انتظار ثمر دادن آن است ، پروسۀ که جامعۀ افغان در کل در یک دیالوگ و گفتگو با در نظر داشت سیاست‌های منطقه ئی که در بستر سیاست جهانی شکل گرفته اند و یا بر اساس معیار های سیاست جهانی تغییر می‌کنند ، راه صلح و آشتی را در پیش گیرد و به جنگ ، خونریزی ، انفجار و انتحار نقطۀ پایانی بگذارد و جنگ و تمامی پدیده های مرتبط به جنگ را مختومه اعلان کند.

جزء سوم که همان آتش بس است بین نیرو های خارجی و طالبان پذیرفته شد اما این بخش یعنی آتش بس با نیرو های مسلح دولت افغانستان از طرف طالبان منوط و مربوط راه اندازی دیالوگ بین الافغانی خوانده شده بود .

بر آساس تصمیم رئیس جمهوری آمریکا آقای ترامپ که مذاکرات صلح دوحه به تعلیق و انقطاع مواجه شد سردرگمی عجیب و غریبی را در حلقه های سیاسی جهان سبب شد .

هم دلایل بیرونی و هم داخلی برای تعلیق مذاکرات صلح دوحه ذکر شده‌اند از دلایل داخلی این بوده که طالبان به خشونت ها شدت بخشیدند و میزان قتل و کشتار مردم بخصوص در شهر کابل ازدیاد چشمگیری را به نمایش گذاشت و از طرف دیگر ارجحیت دولت افغانستان کوبیدن بر طبل تدویر انتخابات در افغانستان بود تا رفتن به یک دیالوگ افغانی با طالبان برای اعادۀ صلح و ثبات ، زیرا طالبان در شکل و فرم کنونی دولت افغانستان را به رسمیت نمی شناسند و سیاستمداران بر سر اقتدار به‌خصوص جناح داکتر اشرف غنی به امید کسب مجدد مشروعیت از طریق انتخابات خواستند تا خود را از رنج و عذاب حاشیه نشینی برهانند و در مذاکرات صلح بخصوص در دیالوگ بین الافغانی با استمداد از تشدید عملیات در میادین جنگ علیه طلبان دست بالا را داشته باشند.

از دلایل خارجی تعلیق و انقطاع مذاکرات صلح در دوحه این بود که در مورد افغانستان در سیاست خارجی ایالات متحدۀ آمریکا تفاوت دیدگاه‌ها وجود داشت و این غیر از دلیل کشته شدن یک افسر بلند رتبۀ امریکائی در 05.9.2019 در کابل است.

تفاوت دیدگاه در سیاست خارجی آمریکا در قبال افغانستان زمانی بوضوح خود را آشکار کرد که در 10.09.2019 جان بولتن مشاور امنیت ملی ایالات متحدۀ آمریکا از سمتش کنار رفت.

صلح پایدارو امنیت ثمر بخش در افغانستان منوط و مربوط به دو فکتور اصلی است که عبارتند از:

1 ـ صلح و آشتی بین ایالات متحدۀ آمریکا و طالبان ( توافق و بوجود آوردن و تدوین دیدگاه‌های آشتی گرایانه در منطقه )

2 ـ دیالوگ ، گفتگو و توافقات تدوین شده در یک موافقت نامۀ صلح به حیث یک وثیقۀ قانونی بین حاکمیت بر سر اقتدار افغانستان و طالبان .

مورد شماره اول در 9 دور مذاکرات پیش رفت های خوبی داشت تا اینکه در آخرین لحظات که تقرب به امضاء می جست ، به تعلیق در آمد و به انقطاع مواجه شد.

مورد شماره دوم جای بحث و گفتگوی فروان است زیرا که طالبان ، حاکمیت بر سر اقتدار افغانستان را فاقد مشروعیت میدانند و حاضر نیستند تا با این حاکمیت در شکل و فرم یک حکومت مشروع به دیالوگ بپردازند اما در مجموع به عنوان جزء از جامعۀ مدنی و در شکل و فرم یک گروه سیاسی در جمع دیگر گروه‌ها و احزاب ، حاضرند به دیالوگ بنشینند.

گمان تعداد زیادی از مفسیرین و تحلیگران سیاسی بر این است که طالبان در نتیجۀ دیالوگ بین الافغانی می‌خواهند به یک حکومت مؤقت توافق کنند که در بر گیرندۀ طالبان در حاکمیت نیز باشد و این حکومت مؤقت در آینده بتواند که یک انتخابات را پیریزی کند که در نتیجه ارائه دهندۀ حکومتی باشد که صلح و آشتی را هم در ابعاد داخلی و هم در ابعاد منطقه ئی و جهانی به نمایش بگذار و تمثیل حقوقی و قانونی از آن کند.

دولت و حاکمیت افغانستان به صورت مشخص تفکر سیاسی مرتبط به داکتر اشرف غنی ، برای رهائی از رنج ضعف ، رهائی از خستگی ها و بلا تکلیفی های عزلت نشینی و حاشیه نشینی در رابطه با جریان فعال مذاکرات صلح ، طرح انتخابات را الویت بخشید و انتخابات را براه انداخت به امید اینکه برنده باشد و با داشتن برگۀ مشروعیت بتواند که در مذاکرات صلح به صورت فعال حضور یابد ، اما دیده می‌شود که روند انتخابات که پر از تقلب و تخلف است کم کم به طرف بحران می‌رود و بحران مشروعیت نهاد های سیاسی را رقم می‌زند و اگر بحران انتخاباتی تحقق پذیرفت ، یگانه چاره و مخلص رفتن به طرف یک حکومت مؤقت است و این به این دلیل است که حکومت مؤقت از یک طرف مهار کنندۀ بحران مشروعیت نهاد های سیاسی است از طرف دیگر رافع اعتراض طالبان دایر بر مشروعیت و عدم مشروعیت حاکمیت نیز است و این حکومت مؤقت احتمالاً محصول گفتگو ها و دیالوگ بین الافغانی خواهد بود که یک جزء اساسی از چهار جزء شکل دهندۀ مذاکرات صلح در دوحه است.

حالات در افغانستان طوری نشان میدهند که احتمال بوجود آمدن یک حاکمیت یا یک حکومت مشروع در نتیجۀ انتخابات 6 میزان 1398 یا انتخابات ریاست جمهوری 2019 خیلی تقلیل یافته به نظر می‌آید زیرا شکار تقلب ، تخلف و سلیقه های سیاسی غیر مؤجۀ کاندیدا های انتخاباتی قرار گرفته است که اعمال نفوذ کرده می‌توانند و از هم‌اکنون ملت منتظر افغانستان که یک چشم شان انتظار شروع مجدد مذاکرات صلح را دارند و یک چشم شان منتظر نتیجۀ انتخابات است ، خود را در بحران می‌بینند و بوی یک بحران به مشام شان می رسد.

با در نظر داشت معضلات و مشکلات جدی انتخابات در بوجود آوردن یک حاکمیت مشروع در افغانستان ، زمینه برای آمدن یک حکومت مؤقت خیلی مساعد بنظر می‌رسد و در صورتی که انتخابات به بحران مشروعیت منتهی شود ظهور حکومت مؤقت با در نظر داشت سیاست و منافع جامعۀ جهانی و هم چنان منطقه ئی احتمال زیاد بروز را دارد یعنی اینکه در تشکیل این حکومت مؤقت نظر مساعد جامعۀ جهانی و منطقه ئی در مورد شخصیت سیاسی شخصی که در جایگاه رهبری قرار می‌گیرد یک امر کلیدی است.

از قرائن و پیوند قضایای گذشته و حال در مورد افغانستان در بستر سیاست جهانی و منطقه ئی چنین برمی آید که در رأس حکومت مؤقت شخصی قرار خواهد گرفت که دارای ظرفیتی باشد که بهترین تفاهم را با جامعۀ جهانی برقرار کرده بتواند و بخصوص در منطقه تعادل را در روابط افغانستان بین هند و پاکستان برقرار نگهدارد

این مقال یا این جستار عمداً و قصدا مصداقی را متذکر نشد و این به مثابۀ جای سفید یا خالی ( …………… ) است ، هر خوانندۀ عزیز با در نظر داشت حالات و اوضاع کشور می‌تواند که این خانه خالی را پر کند.

اگر به شرایط کنونی و به سخنان جنرال دانفورد در سنای ایالات متحدۀ آمریکا که در بخش اول این عنوان از آن تذکر داده شد ، نظر انداخته شود که چهار اصل که صلح منطقه و افغانستان بر آن ابتناء دارد عبارتند از:

1 ـ امضاء توافق نامۀ صلح بین ایالات متحدۀ آمریکا و طالبان ( بر اساس گسست و انفصال طالبان از گروه‌های تروریستی و خروج نیرو های خارجی از افغانستان ).

2 ـ اندماج و مدغم شدن طالبان بر اساس یک دیالوگ بین الافغانی در جامعۀ افغانی.

3 ـ بر قراری روابط دوستانه بین افغانستان و پاکستان که در رونق دهی روابط اقتصادی و تجاری در منطقه تشریک مساعی داشته باشند.

4 ـ بجود آوردن اطمینان و دوستی در روابط پاکستان و هندوستان که حد اقل سلامت روابط سالم اقتصادی و تجاری منطقه ئی ( آسیای جنوبی ، آسیای میانه و آسیای مرکزی ) را حفظ کند.

یکی از نمونه‌ها و اقدام‌های عملی را در این راستا می‌بینیم که توافقی بود که در اسلام آباد صورت گرفت آنگاه که زلمی خلیلزاد رئیس هئیت مذاکره کنندۀ آمریکا و هئیت طالبان در اسلام آباد حضور داشتند و توافقی را برای رهائی زندانیان طرح ریختند و بعد عملی کردند بدین شرح که :

ایالات متحدۀ آمریکا در یک تبادله 11 زندانی طالبان را آزاد کرد.

ایالات متحدۀ آمریکا به روز یک‌شنبه ( 06.10.2019 ) یازده 11 تن از رهبران طالبان در افغانستان را تحت عنوان تبادله آزاد ساخت که این تبادله را می‌توان اقدامی بزرگ در ایجاد اعتماد بین طالبان و آمریکا محسوب کرد تا بر مبنای این اعتماد مذاکرات صلح مجدداً آغاز شود و به نتایج مطلوب خود برسد.

طالبان آزاد شده شامل والیان ولایت های کنر و نمیروز در زمان حاکمیت طالبان اند به اسامی شیخ عبدالرحیم و مولوی رشید و عزیر الرحمن همچنان شناخته شده بنام احسان الله ، برادرزادۀ سراج الدین حقانی اند.

بر اساس منابع طالبان این زندانیان طالب از زندان بگرام تحت کنترول نیرو های آمریکا در افغانستان آزاد شدند و درشمال بغلان به طالبان تسلیم داده شدند.

در عوض آزادی این یازده زندانی طالب ، طالبان سه انجنیر هندی را که در ماه می 2018 در بغلان اختطاف کرده بودند ، آزاد ساختند .

از این تبادله چنین استنباط می‌شود که ذهنیت طالبان نسبت به هند تغییر کرده است و نشان میدهند که می‌خواهند که در رابطه‌های که بر صلح منطقه ئی ابتناء دارند زیست با همی اشته باشند و هم چنان استنباط مهم دیگر از این تبادله این می‌تواند بود که مقامات امریکائی به طالبان تفهیم کردند که دوستی ایالات متحدۀ آمریکا و هند در ثبات منطقه و در صلح در افغانستان اهمیت اساسی دارد و استنباط دیگری که از این تبادله زندانیان می‌شود این است که آمریکا به گونۀ غیر مستقیم به هند اطمئینان داد که در توافق صلح با طالبان نه تنها اینکه آسیبی به هند متوجه نیست بلکه نگاه‌های خصمانه و رقیبانه ، به مشارکت در بوجود آوردن رفاه و شگوفائی و رونق اقتصادی منطقه ئی قابل تغییر است.

http://paktribune.com/news/US-released-11-Afghan-Taliban-leaders-in-Afghanistan-under-swap-و هdeal-283168.html

حال بهتر است که آمادگی ها و زمینه سازی ها را برای آغاز مجدد بین هئیت مذاکره کنندۀ امریکائی به رهبری زلمی خلیلزاد و هئیت طالبان در فاکت های خبری و انکشافات سیاسی جهان و منطقه ردیابی کنیم

بر اساس راپور های خبری و رسانه ئی پاکستان و چین اعلامیۀ مهمی را در مورد صلح در افغانستان صادر کرده اند .

در ملاقات صدر اعظم پاکستان (عمران خان ) و رئیس جمهوری چین ( شی جینپینگ ) در بحث و تبادل نظر بر این ترکیز کردند که رهبری خود افغانها و مالکیت پروسۀ صلح در اختیار خود افغانها در آوردن صلح و ثبات رول کلیدی دارد.

هردو بر این ترکیز دارند که راه حل معضل و اختتام جنگ در افغانستان از طریق نظامی نیست . همچنان هردو برین ترکیز کردند که صلح و ثبات در افغانستان برای امنیت منطقه حیاتی است و هردو رضایت شانرا از نتیجه و پیامد دیالوگ وزراء خارجۀ افغانستان ، چین و پاکستان که در 07.09.2019 در اسلام آباد تدویر یافته بود ، ابراز داشتند.

( ناگفته نباید گذاشت که از نتیجۀ این دیالوگ اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان احتمالاً رضایت نداشت چون وزارت خارجه در این راستا از طریق سخنگویش نوید انکشافات صلح را در افغانستان داد و پس از آن مورد غضب ریاست جمهوری افغانستان قرار گرفت.)

این بازگو کنندۀ این است که دیالوگ بین الافغانی اساس و پایۀ محکمی برای صلح و ثبات دانسته می شود.

http://paktribune.com/news/No-military-solution-to-Afghanistan-problem-Pakistan-China-283194.html

ایالات متحدۀ امریکا از تلاش های پاکستان در جهت مهار کردن شبه نظامیان قدردانی و اظهار امتنان کرده است ، اما به اسلام آباد یادآوری کرده است که اقدامات بیشتری انجام دهد تا در مرز هایش شبه نظامیان فعالیت نکنند.

بیانیۀ آلیس ولز دستیار معاون دفتر وزارت خارجۀ ایالت متحدۀ امریکا برای آسیای جنوبی و آسیای مرکزی ، روز یکشنبه از طریق تویتر انتشار یافت.

او اظهار داشت که از دستگیری چهار فرد از ردۀ لیدر شپ لشکر طیبه ، توسط پاکستان استقبال می کند.

باید خاطر نشان کرد که این قدردانی نشان دهندۀ یک امکان خوبی برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان از طریق دیالوگ و گفتگو است چون مهار شبه نظامیان از طرف پاکستان فرصت ها و استمرار تداوم جنگ را به حد قابل ملاحظه تقلیل می‌بخشد و زمینه های یک دیالوگ مثمر را تقویت می کند. و هم چنان پاکستان با این اقدام نشان میدهد که در چوکات استراتیژی ترسیم شدۀ آمریکا برای صلح در منطقه خود را بیشتر عیار می‌سازد چون گفتیم که یکی از لازمه های صلح در افغانستان تقلیل و کاهش قابل ملاحظه تنش بین پاکستان و هند است و پا کستان با این اقدام‌ها ها و دستگیری رهبران لشکر طیبه هم می‌خواهد که به هند نشان دهد جاده برای تفاهم منطقه ئی برای صلح و ثبات بخصوص در افغانستان صاف است ، چون لشکر طیبه همان گروه افراطی مستقر در پاکستان است که حملات ممبی را در 29.11.2008 راه اندازی کرد که در نتیجۀ آن 174 نفر کشته شدند و حدود 300 نفر زخمی شدند که در کشته ها 9 نفر تروریست هم شامل بودند.

https://tribune.com.pk/story/2078336/3-pakistan-must-stop-militants-operating-soil-us/

https://en.wikipedia.org/wiki/2008_Mumbai_attacks

مقامات امریکائی و طالبان بحث های خود را از سر گرفتند تا گفتگو ها را در راستای صلح دوباره زنده سازند

این از سر گیری اقدام‌ها در راه اندازی مذاکرات مجدد با آغاز ایجاد فضای اعتماد در شکل آزاد سازی زندانیان ، ظهور کرد.

بر اساس گزارش نیویورک تامیز پس از تعلیق و انقطاع مذاکرات صلح این اولین ملاقات بود که بین مقامات امریکائی و طالبان در |آسلام آباد صورت گرفت .

https://tribune.com.pk/story/2078336/3-pakistan-must-stop-militants-operating-soil-us/

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *


× 5 = 20