Dari

ممالیک عیاران تاریخ

نویسنده : داکتر محمدالله صخره قسمت دوم تاریخ انتشار : 11.11.2018 نیمهء ذی القعده سال 658هجری و متصل بعد از پیروزی در نبرد ماندگار عین جالوت و شکست فاحش هلاکو سران ارتش ممالیک در شهر ک صالحیه گرد امدند و با اغلبیتِ آراء رکن الدین بیبرس بندقداری نجمی صالحی را به حیث سلطان بر گزیدند برخی از امیران وابسته به سلطان شهید مظفر الدین قطز واقعیت را بر اوهامِ انتقام ترجیح دادند و سر تسلیم فرود اوردند. بیبرس با شتاب ارتش ظفرمند را به قاهره رسانید و در قلعة الجبل بر مسند سلطنت تکیه زد همان قلعه ی که استاد و معلمش فارس الدین اقطای روزی شکار خنجرِ شجرة الدر شد خنجری که فضای سلطنت را برای شوهرش عز الدین ایبک صاف کرد و دیری نپایید که هم شوهر کشت و هم خود بدست انباغ کشته شد و مسند سلطنت برای قطز شاگرد ایبک رسید قطزی که در یکسال همه خصوم را بر علیه خصم واحد متحد ساخت و نبردی به بزرگی عین جالوت را در تاریخ امتش به خط مشق وا اسلاماه نوشت

ممالیک ، عیارانِ تاریخ

{ آنچه امروز میگذرد از دیروز است} نویسنده: داکتر محمدالله صخره قسمت اول تاریخ نشر: 11.11.2018 محمد شعبان ایوب مؤرخ جوانی است که در این اواخر با نوشتن چندین کتاب در تاریخ اسلام روزگار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جهان اسلام را از میان انبار کتب تاریخ اسلامی گرد اوری نموده است. این مؤرخ جوان بر متونِ معتمدِ تاریخی اتکا ورزیده و تطابق نقل حوادث در نزد چند مؤرخ را مأخذ و منبع ساخته است و انجا به نقلِ نادر یک مؤرخ رفته است که نقلی جز ان نباشد محمد ایوب همچنان از حکایات تفصیلی که بسا مؤرخین قدیم انرا بسان حوادثِ” روز مره” مینوشتند عبور نموده و خواننده را در قبال حوادث مهم و سر خط ها قرار میدهد میتوانم بگویم این محمد ایوب تکرارِ مؤرخِ معروفِ مصر استاد عبد الله عنان است که نوشته های گهر باری دارد بعضی نوشته های استاد عبد الله عنان به فارسی ترجمه شده است . در این اواخر یکی از دوستان یکی از کتاب های این مؤرخ یعنی محمد شعبان ایوب بنام تاریخ دولة الممالیک در 678 صفحه را برای من اورد که واقعا معلومات من را که علاقهء شگرف به تاریخ داشتم وزمانی در مرکز مطالعات تاریخی شهر قاهره – مرکز الدراسات التاریخیة- لحظاتِ ناب و تابی را در مطالعهء تاریخ میگذراندم تازه کرد. نه تنها این بلکه بعضی برداشت های من را تصحیح کرد. بطور مثال من فکر میکردم که در تاریخ دولت مملوکی فقط یک امیری بنام رکن الدین بیبرس است در حالیکه سه امیر به همین نام بوده…

دیالکتیک چیست ؟ ،? Dialektik

نویسنده : راینر وینتر Reiner Winter ترجمه و تلخیص از : عبدالبصیر صهیب صدیقی بخش دوم تاریخ نشر : ؟؟؟؟.10.2018 اصطلاح دیالکتیک Dialektik نزد افلاطون  Platon و ارسطو Aristoteles: افلاطون اولین کسی بود که اصطلاح دیالکتیک را در فلسفه به حیث یک اصطلاح فلسفی استعمال کرد با وجود اینکه این اصطلاح نزد پارمنیدسParmenides  و زنون Zenon کار برد خود را داشت ، هم چنان سوفیست های چون پیتاگوراس ، جورجیا و هیپاس این اصطلاح را به معنای استدلال قانع کننده بکار گرفته اند. افلاطون بر شیوۀ استدلال سوفیست ها انتقاد می‌کرد و آن‌ها را ستیزه جوEristik (= Streitlust) می خواند .بنابرین یک مشاجرۀ لفظی بر اساس علم معانی و بیان که گوینده فقط قصد دارد تا شنوندۀ خود را فریب دهد و یا در برابر شنونده نیرنگ بکار برد. کار برد اصطلاح دیالکتیک توسط افلاطون در ضدیت با ستیزه جوئی های سوفسطائی ها بود .

دیالکتیک چیست ؟ ?Dialektik

نویسنده : راینر وینتر Reiner winter ترجمه و تلخیص از : عبدالبصیر صهیب صدیقی بخش سوم تاریخ نشر : 31.10.2018 اصطلاح دیالکتیک Dialektik نزد هگل Hegel: اصطلاح  Dialektik دیالکتیک که در اینجا مورد بحث است با فلسفۀ هگل  Hegel در ارتباط تنگاتنگ قرار دارد که فهم عمیق آن زمانی ممکن است که ما اگر بر حسب متنی که هگل این اصطلاح را بازمی‌کند ، چگونگی ،آنرا بفهمیم ، در غیر آن نه تنها گسترۀ وسیع این اصطلاح را می‌توان نا درست فهمید ، بلکه دسترسی به فیلسوفان بعدی مانند کارل مارکس Karl Marx ، سارتر Sartre، کیرکگارد , Kierkegaard، آدورنوAdorno ، هورکهایمر Horkheimer، مارکوزه  Marcuse، بلوخ  Bloch ،هابرماس و همکاران آن   Habermas u.a.m به اندازۀ زیاد مشکل می شود.

دیالکتیک چیست؟ ?Dialektik

  نویسنده : راینر وینتر Reiner Winter ترجمه و تلخیص از : عبدالبصیر صهیب صدیقی بخش اول تاریخ : 24.10.2018 کسی که در یک بحث و گفتگوی فلسفی کلمۀ دیالکتیک  Dialektik را بکار می‌برد می بایست به دلایلی مخصوصی محطاط بود ،از آنحا که بسیار اغلب استفاده و بکار گیری شتابزده و عجولانه و ناسنجیدۀ آن ابهام را در پی خواهد داشت تا وضاحت. و این بسته به سه پرابلم و مشکل ذیل است:

موارد برجستۀ استقلالیت وحی

نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقی تاریخ انتشار : 04.08.2017 دکتور سروش با پردازش نظریات اش بدون اینکه به تعالیم قرآنکریم و در برخی موارد به زمینه‌های تاریخی نزول آیات مبارکه توجه کند بر اساس تخیلات خودش رأی قایم می‌کند و آنرا در معرفت دینی تعمیم میدهد که از اساس نظریاتش در تخالف و تضاد با تعالیم و اموزه های قرانکریم است . در مطالبی زیر عنوان نقد نظریات دکتور سروش مشهود بود که از دکتور سروش با جبریل امین میانۀ خوبی ندارد چون قایل بودن به ملک مقربی جون جبرئل امین (علیه‌السلام) پروژۀ ( نواعتزالیت ) دکتور سروش را را از بخ و بن ویران می‌کند بناء مفهوم وحی را از درون پیامبر صلی الله علیه وسلم و منبعث از خرد مبارک تأویل کرد یعنی اینکه هروقت که پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌خواست وحی را تحقق می‌بخشید و خیالش جبرئل (علیه‌السلام) را شکل و صورت میداد یعنی اینکه اختیار تحقق وحی را خودش بدست داشت.

{دفعِ مستقیم و عریض, برتوریهء بعضی اصطلاحاتِ مبهم ومریض}

نویسنده : داکتر محمدالله صخره تاریخ انتشار : 31.07.2017 بدانیم اگر نمیدانیم که توریه عبارت از اشتراک معنیِ قریب و معنییِ بعید بر یک لفظ اند ولی قائل معنیی بعید را قصد میکند تا باطن عبارتش را اهل غرض دریابند و بر وی اتهامی نیز مطرح نشود . همچنان میدانیم که در تبیین اشیاءِ محتاج به تعریف, دو نوع تعریف داریم یکی لُغوی و یکی اصطلاحی. دانشمندان غربی در باب نظریات رعایت ریشه های لاتینی لغویات را ارج وافر نهاده اند تا نحوه ی که امروزه ما از ایشان تا سرحدی زیادی متاثر شده ایم و گاهی که اگر کمالی کرده ایم وکلمه ی را به زبان خود بر گردانیده ایم  کلمات را وفق تعریفات لغوی انها  ترجمه کرده ایم و در اثرِ عدمِ تجانس میان هویت ها چنین پیروی موجب شده است آنچه در باب لغویات بر ما ایجاب میکند که انرا پسند بشماریم  مکروه میشماریم 

{قرآنِ متکلم و جهانِ مخاطب}

نویسنده : داکتر محمدالله صخره تاریخ انتشار : 23.07.2017 دیر زمان قبل عادت داشتم که هر صبح اخبار جهان را از بخش عربی رادیوی مونت کارلو بشنوم  رادیوی مذکور قبل از اخبار برنامهء را به زبان های مختلف منجمله عربی و فارسی زیر عنوان ساعت اصلاح پخش میکرد که مختص به بیان اموزه های دین عیسوی و دعوت به ان بود. بار ها از مبلغ عیسوی ظاهرا ایرانی در کنار ذم و قدح اسلام نیز میشنیدم که این مطلب را به عبارت های مختلف تکرار میکرد که مخاطب قران أعراب اند و محمد ص اعراب را مکلف به قبول اسلام میشمرد و غیر اعراب که مسلمان شده اند سفاهتی بیش نکرده اند و در چیزی بینی زده اند که برای ایشان نبود واینک که عیسی مسیح فضل نموده راه صلاح انان استماع به این “برنامهء اصلاح” است تا ترک اسلام گویند و رضای مسیح را دریابند و رستگار شوند.

پاسخ لطیف ومأنوس برمقالهء محترم داکتر فرید یونس

 تحقیق و پژهش از داکتر محمدالله صخره تاریخ انتشار: 25.05.2017 چندی قبل یکی ازحاجی صاحبان محترم مقالهء را زیرعنوان (ضرورت تصفیه و پاک سازی احادیث) برای این فقیر نشان دادند و به حسن ظن جویای تبیین این موضوع گردیدند. مقاله را که ایشان لطف فرموده کاپی نمودند خواندم این مقاله نوشته ی است از محترم داکتر فرید یونس که در سایت قدرمندِ جاویدان بنشر رسیده است . ابتداء برای من این سؤال خلق شد که  بسیاری از دست اندر کاران سایت ها ی انترنیتی و نشرات مطبوعاتی و رسانه های سمعی و مرئی مانند ما مسلمان اند بلکه بعضی اینان تا هنوز وابستگی تاریخی به جریان های مجاهدت ومقاومت نیز دارند اما چرا در درک باریکی های سیاسی آزادی بیان که همواره برای مسلمانان مغرضانه نسخه داده میشود بی توجه اند. رسانه های عدید و مشهوری است که آزادی بیان را بحیث یک تیوری عظیم مدرینته معرفی میکنند ولی در نشر مقالاتی که شرمگاه مظالمِ مکاتبِ انان را معرفی دارد با بی چشمی بر خورد میکنند حتی از نشر مقالات اقتصادی که گندگی های نسخه استعماری لیبرالیزم در جوامع اسلامی را بیان دارد سزاوار نشر نمیدانند. با همین شکوه و گلایه از وضعیت زوال اعتنا به قدسیات عقیدتی در اوساط نشرات مطبوعاتی ومخصوصا الیکترونیکی  حدیث نبوی را یاد اوردم که غربت روز افزون  دین اسلام را بیان میدارد و میگوید زودیست روزی فرا میرسد که روش انانی را که غیر شمایند پیروی میکنید حتی اینکه اگر در سوراخ سوسماری درایند  به رسم تقلید شما هم  میداریید. و حدیث نبوی را…

تفسیر یا تحمیل؟

  نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقی تاریخ نشر:08.04.2017 بخش سوم این بخش آغازی از نقد ادعای هرمنوتیک فلسفی گادامر در مورد فهم متون بخصوص متون دینی است که بر پایۀ این هرمنوتیک بطور عموم رخداد فهم و چیستی فهم در فوکس است و این نقد تا برداشت‌های از شلایر ماخر تعمیم داده می‌شود و ناگفته های که در بخش اول و دوم بمشاهده می‌رسند و برای یک نقد علمی کار ساز اند ، نیر استناد بر آن‌ها با ذکر آن‌ها اهتمام می‌شود. از اینکه دامنۀ هرمنوتیک فلسفی عرصۀ فهم دینی را درمی نوردد ، مستلزم آن است که بر فهم دینی اصیل ، بر فهمی که در یک معناداری یا Bedeutsamkeit، meaningfulness ثابت و مشخص با تصریحات تغییرات معنا در چوکات فهم کلی دینی قریب به ثبات معنا داری و یا تغییر تحریفی در بستر تاریخی ترکیز شود و از این جهت است که بر فهم دینی برخاسته از متن دینی در این نقد اهتمام می‌شود ، فهمی که با در نظر داشت متن معتبر دینی اوبژیکتیوobjective است و بادر نظر داشت ، تأویل کنندۀ خاصی subjective است ( کتاب‌های آسمانی تورات ،زبور ، انجیل و قرآن کریم و پیامبران گرامی علیهم الصلاه والسلام) که همان متن معتبر دینی صلاحیت تأویل را برای آن تأویل کنندۀ خاص صادر می‌کند یعنی متن معتبر دینی تأویل کنندۀ را که از هر جهت خاص است تأویل می‌کند و به آن اعتبار تأویلی می‌بخشد و آن تأویل کننده بر این اعتبار کسب کرده متن را تأویل می‌کند و هم چنان متن معتبر دینی داده…